زندگانی خوب دنیوی

در آیات ابتدائی سوره مبارکه هود می خوانیم:
• «ألا تعبدوا إلا الله إننى لکم منه نذیر و بشیر * و أن استغفروا ربکم ثم توبوا إلیه یمتعکم متاعا حسنا إلى أجل مسمى و یؤت کل ذی فضل فضله و إن تولوا فإنی أخاف علیکم عذاب یوم کبیر »:و اینکه جز الله را نپرستید که من از ناحیه او براى بشارت و انذار شما آمده ام * و اینکه: از پروردگار خویش آمرزش بطلبید سپس بسوى او بازگردید تا شما را تا مدت معینى، (از مواهب زندگى این جهان،) به خوبى بهره مند سازد و به هر صاحب فضیلتى، به مقدار فضیلتش ببخشد! و اگر (از این فرمان) روى گردان شوید، من بر شما از عذاب روز بزرگى بیمناکم! (هود،2و3)

مضمون جمله "ألا تعبدوا إلا الله"( اینکه جز الله را نپرستید)، دعوت بشر است به توحید در عبادت، یعنى غیر از خدا نپرستید، و دعوت به این است که بشر عبادت را منحصر در خداى تعالى کند. و جمله "ان استغفروا ربکم ثم توبوا إلیه"(اینکه از پروردگار خویش آمرزش بطلبید)، امر به طلب آمرزش از همین خداى تعالى است، که به خاطر او عبادت غیر او را ترک گفتند، و سپس دستور مى دهد که توبه کنند، یعنى با اعمال صالح به سوى او برگردند. از همه این دستورات یک چیز به دست مى آید، و آن اینست که: انسانها در زندگى خود راه طبیعى را پیش بگیرند که اگر چنین کنند به قرب درگاه الهى منتهى مى شوند، و راه طبیعى براى زندگى بشر اینست که خدایان ساختگى را رها نموده از خداى تعالى که معبود واقعى است طلب مغفرت کنند، و جان و دل خود را براى حضور در پیشگاه او پاک ساخته، سپس با اعمال صالح به سوى او بازگشت کنند. پس هر کدام از دو جمله فوق به یک مرحله از آن راه طبیعى اشاره دارند، جمله اول یعنى" ألا تعبدوا إلا الله" به مرحله اعتقاد درونى اشاره دارد، و آن عبارت است از توحید در عبادت و عبادت خدا به تنهایى، آن هم با خلوص نیت، و جمله دوم که فرموده:" و أن استغفروا ربکم ثم توبوا إلیه" اشاره دارد به مرحله عمل، و آن عبارت است از انجام کارهاى نیک، هر چند که این مرحله خود از نتایج مرحله اول و از فروع آن است.
و به همین جهت که گفتیم معنای جمله اول اصل اساسى است، و معنای جمله دوم نتیجه و فرعى است که بر آن اصل مترتب مى شود. خداوند مساله انذار و بشارت بعد از جمله اول ذکر کرده، و وعده جمیل - یعنى نتیجه جمله" یمتعکم... "- را بعد از جمله دوم و مساله استغفار و توبه بیان فرموده است؛ درباره مرحله اول فرمود:" ألا تعبدوا إلا الله إننی لکم منه نذیر و بشیر"(و اینکه جز الله را نپرستید که من از ناحیه او براى بشارت و انذار شما آمده ام)، و در این عبارت بیان کرد که انذار و بشارت هر چه باشند به توحید برگشت داشته و وابسته به آنند، آن گاه درباره مرحله دوم فرمود:" و أن استغفروا ربکم ثم توبوا إلیه یمتعکم متاعا حسنا... " (و اینکه از پروردگار خویش آمرزش بطلبید سپس بسوى او بازگردید تا شما را تا مدت معینى، (از مواهب زندگى این جهان) به خوبى بهره مند سازد... )
و این بدان جهت است که به طور کلى آثار ارزشمند و نتایج نیک و مطلوب هر چیزى وقتى بر آن چیز مترتب مى شود که قبلا خود آن چیز به حد تمام و در صفات و فروع و نتایج به حد کمال رسیده باشد، و توحید هم مثل همه چیزهاى دیگر است. آرى، توحید هر چند اصل واحد و تنها ریشه همه احکام دین با آن وسعت که در آن است مى باشد، ولی درخت توحید به بار نمى نشیند مگر وقتى که خودش استوار بر پا ایستاده باشد و شاخه ها و برگهایى داده باشد. بنابراین زندگانی خوب و بهرمندی از نعمت های حیات دنیوی پس از استغفار و بازگشت به سوی خداوند حاصل می شود.
منظور از توبه در این آیه، ایمان است، هم چنان که در آیه زیر نیز چنین است:" فاغفر للذین تابوا و اتبعوا سبیلک": پس (خداوندا) کسانى را که از شرک و کفر توبه کرده و راه تو را پیروى کردند بیامرز (مؤمن،7).
بنابراین، پاسخ از اینکه با ذکر استغفار ذکر توبه چه معنا دارد روشن مى شود زیرا معناى آیه چنین مى شود: بعد از این دیگر پرستش بتها را ترک بگویید، و از پروردگارتان نسبت به نافرمانى هایى که تا کنون داشتید آمرزش بخواهید، آن گاه به پروردگارتان ایمان بیاورید.
" أجل مسمى" آن زمان و لحظه اى است که زندگى به آن منتهى شده و در آن نقطه، پایان مى یابد و به هیچ وجه از آن تخطى نمى کند. پس، منظور از جمله"یمتعکم" بهره مند کردن در حیات دنیا و بلکه بهره مند کردن با زندگى دنیا است، چون خداى عز و جل زندگى دنیا را در چند جا از کلام مجیدش" متاع" نامیده، پس "متاع حسن" تا "اجل مسمى" چیزى جز زندگى خوب دنیوى نمى تواند باشد.
در نتیجه مفهوم جمله" یمتعکم متاعا حسنا" به این است که به خوبی شما را از حیات نیک دنیوى برخوردار می کند. و متاع حیات وقتى حسن و نیکو مى شود که آدمى در آن حیات به سوى سعادتى که برایش امکان دارد روانه شود، و خداى تعالى او را به سوى آرزوهاى انسانى اش که همان برخورداری از نعمت هاى دنیوى مانند:وسعت، امنیت، رفاه، عزت و شرافت است هدایت کند. پس، این حیات حسنه در مقابل زندگی ضنک و تنگى است که آیه شریفه" و من أعرض عن ذکری فإن له معیشة ضنکا" (و هر کس از کتاب من روى بگرداند وى را روزگارى سخت خواهد بود و او را در روز قیامت کور محشور کنیم (طه، 124)) از آن خبر داده، مى فرماید: کسى که از یاد من روى بگرداند معیشتى تنگ خواهد داشت.