|287|

است، با هدایت پروردگار متعال این معنا را به وضوح مى‏فهمد که ترک این امور و وظایف و سستى ومسامحه در آنها، قصور در مقام بندگى، تقصیر در مقام عبودیت، جرم، خطا و گناه است. و طبعاً خود را در برابر هر نوع سستى و مسامحه در آنها، و ترک آنها موظف به توبه و استغفار مى‏بیند، آنهم توجه جدى و استغفار با تضرع و مسکنت، با اصرار و الحاح، و با ندامت و دردمندى. از یک سو، با خوف و نگرانى از این که اگر خداى متعال او را نبخشد چه خواهد شد و از سوى دیگر، با امید به فضل و رحمت پروردگار خویش، و با امید به اینکه او را مشمول عفو و مغفرت قرار دهد، و او را با خطاها و تقصیراتش مؤاخذه نکند، و از جوار خود محروم نسازد.