در
توبه و استغفار باید نسبت به همه آن چیزهایی که غیر خداست، توبه کرد و به
سوی خدا بازگشت. این بازگشت به سوی خداوند همه چیز را رنگ خدایی می بخشد.
از این رو خداوند در آیه 05 سوره ذاریات فرمان «فرار به سوی خدا» را به طور
مطلق می دهد بی آنکه بیان کند که از چه چیزی می بایست گریخت؛ زیرا باید از
هر چیزی که انسان را به یاد خدا نیندازد، گریخت و توبه کرد. ازنظر قرآن،
انسان ها باید همواره جهت فرارشان مشخص باشد. به این معنا که باید بدانند
تنها به سوی خدا بروند و اما اینکه از چه چیزی یا چه کسی فرار کنند، آنچنان
مهم نیست، زیرا برای هر چیزی دو جهت خدایی و غیر خدایی است. شخص می بایست
از هر جهت غیرخدایی چیزی به سوی جهت خدایی آن چیز فرار کند و این همان
معنایی است که در قرآن بارها مورد تأکید قرار گرفته است که انسان لازم است
همه چیز را آیه بداند و هر کاری را به سبب وجه الهی آن انجام دهد؛ زیرا
تنها همان جهت خدایی و وجه الهی آن چیز باقی و برقرار است و وجه غیرخدایی
آن هالک و نیست می باشد نه اینکه بعداً نیست و هلاک می شود. (قصص، آیه88) انسان
ها باید از هر چیزی که آدمی را به یاد خدا نمی اندازد توبه کرده و به سوی
وجه و جهت خدایی آن باز گردند. از این رو بازگشت به خود واقعی انسان به
معنای بازگشت به سوی وجه الهی انسانیت است و چنین شخصی همواره خدا را پیش و
پس و همراه هر چیزی از جمله خود می یابد و این همان معنای ذکر الهی است که
در توبه و استغفار به سوی خدا مدنظر می باشد. البته در آموزه های قرآنی
به برخی از مصادیق اموری که می بایست توبه و استغفار کرد اشاره شده است.
این مصادیق در حقیقت مصادیق بارز و آشکاری است که موجبات غفلت آدمی را سبب
می شود و آدمی را از ذکر و یاد خدا غافل می کند. از جمله این مصادیق می
توان به ارتداد (توبه، آیه47)، استهزاء و تمسخر دیگران (حجرات، آیه11)،
اسراف و زیاده روی در اعتقادات و اخلاق و خوردنی ها و نوشیدنی ها (طه،
آیات18 و 28)، افشای رازهای خانوادگی و زناشویی (تحریم، آیات 3و4)،
بکارگیری القاب زشت و ناخوشایند (حجرات، آیه11)، تجسس در عیب و کاستی های
دیگران (حجرات، آیه21)، بخل ورزی (قلم، آیات 71تا 23)، رباخوری (بقره،
آیات278 و 279)، تهمت (نور، آیه21)، زنا (نساء، آیه61)، سوءظن و بدگمانی در
حق دیگران (حجرات، آیه21)، سرقت (مائده، آیات 83و 93)، شهوترانی(مریم،
آیات95و 06)، ظلم و ستم به دیگران (نساء، آیه46 و مائده، آیه93)، کتمان
حقایق (بقره، آیه159و 160) و قذف و تهمت درباره دیگران (نور، آیات4و5)
افشای رازهای دیگران (تحریم آیه 3 و 4) بخل و خساست (قلم آیات 17 تا 32)
رباخواری (بقره آیه 275 و 178 و 179) تهمت به ویژه تهمت های ناموسی و جنسی
(نور آیه 14) عیب جویی (حجرات آیه 11) و قذف (نور آیه 4 و 5) و حتی کتمان
حق (بقره آیه 159 و 160) مانند آن اشاره کرد.