چرا استغفار و توبه کنیم؟

توبه یکی از واجبات انسانی و تکالیف بشری است. از این رو همواره دیگران را به توبه و استغفار دعوت می کنید و یا خود بدان دعوت می شوید. وظیفه ای که بارها شنیده می شود و تکرار می گردد. برخی ها هرگاه با مشکلی مواجه می شوند، خود درونی و یا دیگران، وی را به استغفار و توبه دعوت می کنند. گاه این دعوت چنان تکرار می شود که شخص ناخودآگاه و گاه شگفت زده می گوید و یا می پرسد، از چه توبه و استغفار کنم؟! من که گناه، خطا و اشتباهی نکرده ام؟!
در فرهنگ ایمانی اسلامی مردم، این معنا جاافتاده که هر مشکل و سختی و رنج و مصیبتی با خطا و اشتباه و گناه آمیخته است و ریشه هر بلا و ناخوشی را می بایست در این امور جست. از این رو دعوت به استغفار و توبه را تنها راه نجات و رهایی از مصیبت و بلا و ناخوشی می دانند. ولی تعریف گناه را می بایست کمی فراتر از ارتکاب جرایم و یا ترک واجبات و ارتکاب محرمات دانست. برخی از امور، در فرهنگ ایمانی، گناه است، در حالی که شخص آن را گناه نمی شمارد. از جمله این گناهان، غفلت از خداوند است. بسیاری از انسان ها دچار غفلت می شوند و ذکر و یاد خداوند از دلهایشان بیرون می رود. همین غفلت است که بسیاری از مصیبت ها و سختی ها و رنج ها را موجب می شود. خداوند در آیه 124 طه می فرماید: و من اعرض عن ذکری فان له معیشه ضنکا، هرکسی از یاد و ذکر من رویگردان شود، دچار سختی در زندگی می شود. اعراض از یاد خداوند و ذکر او می تواند به دو شکل صورت گیرد: گاه شخص از روی عمد برای خداوند جایگاهی در پروردگاری نمی بیند و او را در کارها و زندگی خویش لحاظ نمی کند و از یاد و ذکر او غافل می شود؛ و گاه دیگر اصولا خداوند در یاد و ذکر او نیست و به همه چیز جز خداوند توجه دارد.
بنابراین، علت بسیاری از مشکلات و سختی ها در زندگی بشر را می بایست در رویگردانی و غفلت انسان از خدا جست، بسیاری از مردم این اعراض و غفلت را به عنوان گناه نمی شناسند. از این رو دعوت ایشان به توبه و استغفار از گناه را شامل این دسته از موارد ندانسته و از در انکار برمی آیند و مدعی می شوند که گناهی مرتکب نشده اند تا توبه و استغفار کنند و از رنج و سختی که دچار آن شده اند رهایی یابند. این درحالی است که غفلت و اعراض از یاد خدا، خود گناهی بزرگ است، چرا که چنین غفلتی به معنای نادیده گرفتن پروردگاری خداوند و غفلت از ربوبیت الهی و خروج از توحید مطلق و گرفتاری به شرک خفی و نهان و بلکه شرک آشکار است.
کسی که همواره به یاد خداست و ذاکر دایمی است، هر چیز دنیایی را، مظهری از مظاهر الهی و بستر و ابزاری برای بهره مندی انسان برای خدایی شدن و تقرب به خدا می داند و این گونه همواره مقصد و مقصود را در پیش چشم داشته و بدان سو حرکت می کند. درچنین حالتی اموری که در یک نگاه لهو و لعب به نظر می رسد، عامل تکامل و رشد و تعالی بشر می شود؛ چنانکه اموری که به نظر می رسد اصالت دارد، در هنگام غفلت و اعراض، عین لهو و لعب خواهد بود حتی اگر آن امر به ظاهر عبادتی برای خدا باشد؛ زیرا عبادت غافل، عین بازیچه کودکانه و سرگرم کننده است که گاهی این بازیچه و سرگرمی، امری چون اسباب بازی کودکانه است و گاه دیگر می تواند به ظاهر نماز و روزه و مانند آن باشد. به این معنا که شخص درحال نماز از خدا غافل باشد و در هنگام روزه گرفتن یاد خداوند در دلش نباشد.
به هرحال، وقتی از توبه و استغفار و بازگشت به خدا سخن به میان می آید، تنها مواردی نیست که انسان مرتکب ترک واجب و مستحبی یا انجام حرام و مکروهی شده باشد، بلکه می تواند شامل غفلت از خداوند و سرگرم شدن به دنیا نیز باشد که بسیاری از انسان ها دچار آن می باشند و خدا را از یاد می برند. اینکه در روایت است که پیامبر(ص) پس از برخاستن از هر مجلسی، بیست و پنج بار استغفار می کرد؛ از این روست که در جلسه به طور طبیعی سخن از غیرخداست و گاه غفلت از هدف اصلی یعنی عبودیت در همه حال پیش می آید و پیامبر(ص) با آن که خود هرگز دمی از خداوند غافل نبوده است ولی حضور در جمعی که هنگام جلسه به طور طبیعی از خدا غافل می شوند و به «حدیث غیر» می پردازند، در آدمی تأثیر منفی می گذارد که این استغفار و توبه موجب دفع و رفع آثار این غفلت دیگران می شود. از این رو از التفات آدمی به انسان های غافل نهی شده است تا شخص، از آثار عذاب هایی که برای غافل فرستاده می شود در امان ماند. بنابراین، بهتر است که انسان پس از هر جلسه ای به استغفار و توبه بپردازد تا از آثار غفلت دیگران محفوظ باشد.
بنابراین در پاسخ این پرسش نخست که چرا توبه و استغفار کنیم؟ می بایست به همه این نکات و ظرایف توجه داشت؛ زیرا برای رهایی از تأثیرات غفلت دیگران هم که شده می بایست به دژ استوار توبه و استغفار پناه برد. افزون بر اینکه کارکرد توبه و استغفار از نظر قرآن، کارکردهای سه گانه برای دفع بلا یا رفع بلای موجود یا جلب نعمت و رحمت الهی است. به این معنا که استغفار و توبه افزون بر دفع و رفع بلا می تواند موجبات جلب رحمت الهی را نیز فراهم آورد که خود به تنهایی امری بسیار مهم و اساسی است و سزاوار است که انسان به توبه و استغفار به عنوان ریسمان استوار الهی برای جلب نعمت و رحمت الهی چنگ زند و از این ابزار و وسیله کارآمد بهترین بهره را برد. (بقره222 و نیز هود90)

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد