طبع
آدمی چنین است که وقتی شری به او متوجه می شود و جان او را تهدید می کند و
در خود نیروی دفع آن را نمی بیند به کسی پناهنده می شود که توان دفع آن را
دارد، تا او وی را در دفع آن شر کفایت کند. (المیزان ج 20 ص 687) در قرآن
کریم حدود 16بار واژه پناهندگی از ریشه (عوذ) به کار رفته که اغلب آن ها از
ناحیه پیامبران الهی مطرح گردیده است. به طوری که حضرت موسی(ع) سه بار-
حضرت نوح(ع) یک بار- حضرت یوسف(ع) دوبار- حضرت مریم(س) یک بار- مادر
مریم(س) یک بار و پیامبر بزرگوار اسلام بیش از همه به تعداد هشت بار به
خداوند پناهنده می شوند. دقت در مفهوم پناهندگی و تاکید فراوان آن از ناحیه
قرآن و سخنان اهل بیت(ع) توجه ما را به دو نکته اساسی معطوف می دارد. نکته
اول: مشکلات و خطراتی است که انسان در مسیر زندگی با آن ها مواجه است و
پیوسته از سوی دشمنان مورد تهدید قرار می گیرد. هرچند ترسیم چهره کامل
دشمنان و دشمنی های آنان در این مختصر نمی گنجد اما اجمالا باید گفت که
علاوه بر ابلیس و شیاطین جنی، آدمی از ناحیه هم نوعان گمراه خود از سویی و
نیز از ناحیه نفس سرکش و طغیان گر خویش از سوی دیگر در معرض هجوم واقع است.
نکته دوم: به همان میزان که دشمنان بیرونی و درونی انسان خطرناک هستند، آدمی بی نهایت ضعیف و آسیب پذیر به نظر می رسد: خلق الانسان ضعیفا
(نساء/ 28) دراین شرایط حساس بدون اینکه دچار غرور کاذب و خیال پردازی های
واهی گردیم، باید اعتراف کرد که اعتماد و اتکاء به خود و سایر موجودات
ضعیف کفایت نمی کند و لذا شایسته است برای جبران ناتوانی خویش از یک طرف و
در مقابله باانبوه دشمنی ها از سوی دیگر به دستگیره محکم چنگ بیندازیم و به
پناهگاه قابل اعتماد پناهنده شویم تا بدین وسیله ما را به سلامت به سرمنزل
مقصود برساند.